علاقه ایرانیان قدیم به علم نجوم و هیأت/اختیارات مظفری تصحیح شد
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۳۳۲۹۶
به گزارش خبرنگار مهر، نشست معرفی و بررسی کتاب «اختیارات مظفری» جامعترین کتاب هیأت بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی نوشته قطبالدین محمودبن مسعود شیرازی با تصحیح، تحقیق و شرح امیرمحمد گمینی عصر روز گذشته (یکشنبه بیستم اسفند ماه) با حضور مصحح اثر در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه برگزار شد. این اثر را انتشارات مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه منتشر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در نشست معرفی و بررسی کتاب «اختیارات مظفری» جامعترین کتاب هیأت بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی که به همت پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه برگزار شد علاوه بر گمینی مصحح و محقق اثر، حسین معصومی همدانی، استاد تاریخ علم و سید محمدحسین حکیم، نسخه شناس حضور داشتند و سخنرانی کردند. دبیری این نشست به عهده حنیف قلندری بود.
قلندری در ابتدای جلسه گفت: یکی از اتفاقات خوب در حوزه هیأت این است که خوشبختانه آثار خوبی به زبان فارسی در حوزه هیأت داریم. شرف الدین منصوری، قطبالدین شیرازی و خواجه نصیرالدین طوسی همگی آثار خوبی در حوزه هیأت به زبان فارسی و عربی دارند. ویژگی آثار فارسی متقدم نسبت به آثار عربی اختصارشان است.
معصومی همدانی، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه اولین سخنران این مراسم گفت: در ابتدا لازم است بگویم که از چاپ این کتاب بسیار خوشحالم چون چاپ چنین کتابی اصلاً کار سادهای نیست و آقای گمینی برای تصحیح و تحقیق آن سالها زمان گذاشتهاند.
وی افزود: عمده کسانی که در دهههای گذشته متون علمی و به خصوص متون آثار هیأت را تصحیح کردند کار اصلیشان ادبیات بوده و در این حوزه فعالیت داشتند اما کتاب «اختیارات مظفری» جامعترین کتاب هیأت بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی نوشته قطبالدین شیرازی به این اثر به جهت محتوای علمیشان توجه و با این نگاه اثر را تصحیح کردند به معنای دیگر تصحیح این اثر بیش از اینکه مبتنی بر زبان فارسی و ادبیات باشد متمرکز بر محتوای علمی نجوم و هیأت بوده و عنوان اثر هم به خوبی نشانگر این موضوع است.
این استاد تاریخ علم اضافه کرد: توضیحات آخر اثر که درباره محتوای علمی کتاب است کار بسیار ارزشمندی است و در مورد موضوعی هم که درباره زبان فارسی ذکر کردم باید بگویم ما نمیتوانیم از کسی که در حوزه تاریخ علم کار کرده توقع آثار تاریخ فارسی و آثار امثال همایی را داشته باشیم.
معصومی همدانی ادامه داد: این نکته را باید توجه داشته باشیم که تصحیح و تحقیق این کتاب در یک فضای بسیار سخت و با چالش صورت گرفته علاوه بر اینکه عمده مخاطب و جامعه این اثر بیرون از ایران هستند و از این جهت به آقای گمینی به خاطر انجام این کار تبریک میگویم. خصوصاً که برای ویراستاری اثر یعنی پاراگراف بندی و نقطه گذاری هم بسیار وقت گذاشتند و در این مورد دقت کردند که کار بسیار پسندیدهای است و به خوانش متن کمک فراوانی کرده است.
وی در ادامه انتقادات خود نسبت به کار را بیان کرد و گفت: یکی ازانتقادات من درباره این کتاب به عنوان فرعی آنکه «هیأت بطلمیوسی و هیأت غیربطلمیوسی» است برمیگردد. چون وقتی صحبت از هیأت غیربطلمیوسی میشود ذهن فرد به سمت موضوع نجوم پساکوپرنیک میرود و از این جهت کمی گمراه کننده است بنابراین شاید بهتر بود به جای عبارت هیأت غیربطلمیوسی، «مدل غیربطلمیوسی» روی کتاب گذاشته میشد. نقد دیگر هم اینکه، کتاب «اختیارات مظفری» جامعترین کتاب هیأت بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی نوشته قطبالدین شیرازی فواید جنبی بسیار زیادی دارد که آقای گمینی خیلی وارد این حوزه نشدند و این موضوع مهمی است چون این آثار بیشتر نقش دایره المعارفی دارند و ما نباید در آنها دنبال حرف تازه ای باشیم. ضمن اینکه لازم بود آقای گمینی به فراز و فرودهای متن قطبالدین شیرازی بیشتر میپرداخت.
معصومی همدانی در پایان تصریح کرد: به نظر میرسد که در طول کار، آقای گمینی خیلی ارادتمند قطبالدین شیرازی شده و به خاطر این ارادت به رفتارهای غیر علمی قطبالدین مثل سرقتهای علمی ش توجه نکرده است. مورد دیگر هم اینکه در مقدمه اثر چند مورد متناقض وجود دارد که لازم است تصحیح شود. همچنین بهتر است که منابع فرعی کمتر تا کتاب منسجمتر شود.
نفوذ قطبالدین شیرازی تا عراق
سید محمدحسین حکیم، نسخه شناس کتابخانه ملی دیگر سخنران این مراسم بود. وی ضمن تبریک به گمینی به خاطر تصحیح اثر ابتدا درباره نسخههای مختلف قطبالدین شیرازی و کتابت در دردوره ایلخانی صحبت کرد و گفت: در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم ایلخانی کتابت نسخههای خطی رونق میگیرد و به همین نسخ زیادی از آن دوران باقی میماند. نسخ خطی به جا مانده از خواجه نصیرالدین طوسی، خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی و قطبالدین شیرازی همگی نشان دهنده این است که یک جریان حمایت کننده در آن دوران وجود داشته است. خوشبختانه امروز پنج اثر از نسخ خطی خواجه نصیر وجود دارد که در حال حاضر در کتابخانه آیت الله مرعشی در قم است.
وی افزود: نکتهای که از آثار قطبالدین شیرازی میتوان متوجه شد این است که قطبالدین هم امکانات مالی خوبی و هم یک کاتب در اختیار داشته است. علاوه براینکه دستخطهای قطبالدین شیرازی روابط او را هم نشان میدهد مثلاً چند اثر قطبالدین به ربع رشیدی رفته یا مثلاً یک نسخه از تحفه السعدیه در مسجد حله کتابت شده یا یک نسخه دیگر از آثار قطبالدین به حرم اما علی (ع) ر فته است. همگی اینها نشان میدهد که قطبالدین شیرازی در عراق و منطقه شیعیان نفوذ داشته است.
حکیم اضافه کرد: اولین استفادهای که از نسخهها میشود تصحیح و ویرایش متن است ولی به نوعی سرنوشت آثار را هم نشان میدهد. آقای گمینی در تصحیح و تحقیق اثر معرفی نسخهها را کامل انجام نداده است. مصحح وقتی میخواهد یک نسخه را تصحیح کند باید به سه نکته توجه کند؛ اصالت نسخه و تاریخ کتابت، سرنوشت نسخه و خصوصیات کتابت و رسم الخط.
این نسخه شناس در پایان بیان کرد: توصیف نسخ میتواند سوال ایجاد کند بنابراین آقای گمینی به عنوان نسخه شناس و مصحح باید درباره انتخاب و چرایی اینتخاب نسخهها توضیحاتی را ارائه میدادند علاوه براینکه خوب بود اگر به نسخههای دیگری مثل نسخه شیخ بهایی هم اشاره میکردند.
«اختیارات مظفری» یک کتاب هیأت است نه محاسباتی
امیر محمد گمینی، مصحح و محقق کتاب «اختیارات مظفری» جامعترین کتاب هیأت بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی نوشته قطبالدین محمودبن مسعود شیرازی به عنوان آخرین سخنران این مراسم ضمن از تشکر حاضران و همراهان او در طول انجام این اثر گفت: استاد معصومی همدانی حدود ۱۳-۱۴ سال پیش به من پیشنهاد انجام این کار را دادند و من هم آن را پذیرفتم. البته مخاطب ایرانی اگر قرار باشد که کتاب درباره تاریخ نجوم و نجوم قدیم بخواند بهتر است کتاب «التفهیم» ابوریحان بیرونی را بخواند یا اگر قرار باشد نجوم قدیم و جزئیات این حوزه را بداند پیشنهادم خواندن کتاب «منتهی الإدراک فی تقاسیم الأفلاک» نوشته عبدالجبار خرقی با تصحیح حنیف قلندری است.
وی افزود: در مورد نقل قولها و منابع لازم است این توضیح را دهم که من سعی کردم با نقطه، گیومه و امثال اینها فرق بین سخنان قطبالدین و نقل قولهایش را نشان دهم و خواننده را با خودم همراه کنم. کتاب «اختیارات مظفری» در بین کتب هیأت قدیم یک کتاب هیأت واقعی است نه محاسباتی و اینکه قطبالدین شیرازی به زبان فارسی نوشته نشان میدهد که در آن دوران ایرانیها علاقمند به این حوزه وجود داشتهاند.
گمینی ادامه داد: کتب هیأت از چهار بخش مقدمه، هیأت افلاک، هیأت زمین و ابعاد و اجرام تشکیل شدهاند و در «اختیارات مظفری» درباره همه چیز علم هیأت صحبت شده است اما من به بخش شرح بیشتر پرداختم و از چهار مقاله کتاب من از مقاله اول و دوم برای شرح بیشتر استفاده کردم.
این محقق و پژوهشگر اضافه کرد: در خصوص موضوع ارادتم به قطبالدین هم لازم است بگویم من خودم موافق این موضوع نیستم و فکر هم نمیکنم ارادتی نسبت به او پیدا کرده باشم اما انگار اینطور احساس شده است. نمونه اش اینکه من فکر میکنم قطبالدین در حوزه اپتیک خیلی ابتدایی فکر میکرده و به همین خاطر هم با او در این بخش همدلی نکردم.
این مصحح و محقق گفت: در مورد سرقت علمی قطبالدین هم باید بگویم اتفاقاً من هم متوجه سرقتهای علمی او در طول کار شدم اما به پای این گذاشتم که قطبالدین خودش را شاگرد، میراثبر و حتی بالاتر از خواجه نصیرالدین طوسی میداند و به همین خاطر هم انگار یکجوری به خودش اجازه میدهد که از مطالب او در مقالاتش استفاده کند و نامش هم نبرد. نکته جالب اینکه خود قطبالدین سر موضوع سرقتهای علمی خیلی حساس بوده و اگر کسی این کار را با آثار خودش میکرده به او فحش و ناسزا میگفته است.
گمینی گفت: یکی دیگر از دلایلی که میگویم من ارادتمند قطبالدین نشدم این است که ایشان در «نهایت» و «اختیارات» مدلهایی را ارائه داده که بعدش فهمیده اشتباه کرده است اما به آن اشتباه اعتراف نکرده و در آثار بعدی ش گفته میدانم اشتباه کردم اما میخواستم شما را امتحان کنم.
مصحح کتاب «اختیارات مظفری» در پایان به انتقاداتی که معصومی همدانی مطرح کرده بود جواب داد و اشاره کرد: اصطلاح هیأت غیربطلمیوسی را به خاطر این استفاده کردم که خود قطبالدین شیرازی هم برای عطارد و زهره و اینها از این اصطلاح استفاده کرده اما قبول دارم که ممکن است استفاده از آن نوعی بدفهمی ایجاد کند.
کد خبر 6052421منبع: مهر
کلیدواژه: نجوم مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ماه مبارك رمضان قرآن قرآن کریم خانه اندیشه ورزان زندگی با آیه ها ایران نشست علمی انقلاب اسلامی ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت های قرآنی سازمان دارالقرآن الکریم مسجد مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه قطب الدین شیرازی معصومی همدانی قطب الدین نشان می دهد تاریخ علم نسخه شناس نسخه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۳۳۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازجوییهایی که به مرگ رئیس دانشگاه تهران ختم شد
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، یکی از دو کودتای ننگین تاریخ معاصر ایران زمین است که هر دو توسط خاندان پهلوی پدر و پسر صورت گرفت.
کودتایی که علاوه بر نیروهای سیاسی، برخی فرزانگان این کشور از جمله علی اکبر دهخدا را نیز به مسلخ برد و نشان داد شبه دمکراسی و شبه مدرنیته شاهنشاهی، با فرزانگانش چگونه سرناسازگاری را گذاشته است.
لغت نامه و امثال و حکم مهمترین پروژه دهخدابه گزارش خبرآنلاین؛ علی اکبر دهخدا معروف به دخو (نام مستعار او در نشریه؛ مخفف دهخدا) شاعر، طنزپرداز، روزنامه نگار، و مبارز سیاسی بود که فعالیت اش را از دوره قاجار آغاز و در دوره محمدعلی شاه مجله صوراسرافیل را منتشر کرد. صور اسرافیل به دلیل انتشار مقالات انتشار مقالاتی علیه استبداد شاه پس از ۱۳ ماه توقیف وسردبیر آن جهانگیرخان صوراسرافیل به دستور محمدعلی شاه اعدام شد.
پس از آن دهخدا به سوئیس رفت و سه شماره دیگر از صوراسرافیل را در آنجا منتشر کرد. با سقوط سلسله قاجار، و روی کارآمدن پهلوی، دهخدا به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۱۱ چهار جلد از «امثال و حکم» را منتشر کرد. بازگشت دهخدا به ایران همزمان با آغاز مشروطیت بود. دهخدا از دست پروردگان شیخ هادی نجمآبادی محسوب میشود که در جنبش مشروطه نقشی مهم ایفا کرد. دهخدا در بیان خاطرات خود، «تربیت عقل» خویش را به شیخ هادی «طائب ثراة» نسبت داده است و او را همراه دو مربی دیگر خود، «وجودی استثنایی» خواندهاست.
پس از پایان نخستین جنگ جهانی، دهخدا از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت، و در دورهی پادشاهی رضاشاه به کارهای علمی، ادبی و فرهنگی پرداخت. در این دوره است که او به عنوان سیاستمداری میانه رو وارد میدان سیاست ایران میشود. او از جمله روشنفکران صاحب نامی است که با مشیای میانه، یک پا در قدرت و یک پا در میان مردم داشت و تلاش میکرد منافع ملی را همواره حفظ کند.
از این رو در سال ۱۳۰۶ مدرسهٔ سیاسی به مدرسهٔ عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافت، مسئولیت ریاست آن را علیاکبر دهخدا به عهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی را تا سال ۱۳۲۰ به عهده داشت. در این سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار لغتنامه پرداخت.
عیادت دهخدا از دکتر مصدقدر همین دوران بود که در جواب استفسار دوستان که چرا شعر و نثری به سبک آنچه در صور اسرافیل منتشر میکرد نمیسراید و نمینویسد، میگفت: «در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آنها در روزنامهها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغتنامه وظیفهای دشوار و خستهکننده و طاقتسوز، ولی واجب را تحمل کند.» در نخستین کنگره نویسندگان ایران در تیر ماه ۱۳۲۵ دهخدا در هیئت رئیسه شرکت داشت. در همان سال از جمله نویسندگان و اهل فرهنگی بود که بیانیه صلح استکهلم را امضاء کرد.
مهمترین پروژه دهخدا، کار بر روی «لغت نامه» است. پروژهای که عمر گرانقدرش را برای تدوین آن صرف کرد. بنا بر روایتهای تاریخی و به نقل از موسسه دهخدا، «دهخدا کار تالیف لغت نامه را به تنهایی و در خانه خود انجام میداد و نتیجه تحقیقات و پژوهش هایش را بر روی برگههایی یادداشت میکرد. پس از آن که بیش از دو میلیون برگه یادداشت جمع شدند، دهخدا به این فکر میافتد که این برگهها را در قالب کتاب چاپ کند. با این حال سرمایهای برای این کار نداشت.»
به نظر میرسد فرزانگی، و عدم وابستگی به رانت قدرت، گریبانش را میفشرد به نحوی که به دلیل فقدان سرمایه قادر به انتشار تنها یک جلد از لغتنامه شد. «دهخدا با رنج زیاد، اندک سرمایهای جمع و اولین جلد لغت نامه اش را در سال ۱۳۱۹ منتشر کرد. او در سال ۱۳۲۰ از مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی بازنشسته شد و همچنان در تلاش برای کسب سرمایه جهت چاپ جلدهای دیگر لغت نامه بود.» فقدان سرمایه لازم، باعث شد، و ثروت تمام زندگی اش را به مجلس شورای ملی وقت بسپارد: «او در سال ۱۳۲۴ میلیونها برگهای را که حاصل تحقیقاتش در گردآوری لغت نامه بود، به ملت ایران هدیه کرد و آن را به مجلس شورای ملی سپرد.»
پاداش روشنفکر ادیب و مسئول، زندان و قطع حقوقاو از جمله روشنفکران صاحب نامی است که با مشیای میانه، یک پا در قدرت و یک پا در میان مردم داشت و تلاش میکرد منافع ملی را همواره حفظ کند. فراستخواه در کتاب کنشگران مرزی، دهخدا را نیز در زمره کنشگران مرزی تحلیل میکند. موسسه لغت نامه از نظر فراستخواه و مسئولیتهایی که او در زندگی خود برعهده داشته، «عملکردی است در فضای واسط میان دستگاه حکمرانی، از یک سو و حیات مدنی و فکری و فرهنگی و اجتماعی جامعه از سوی دیگر. صص ۳۲ و ۲۲۰» یکی از مهمترین سرفصلهای زندگی دهخدا، همراهی او با دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی شدن نفت ایران است.
او که خود به زبان و ادب پارسی علاقه و اهتمام داشت، مسئولیت روشنفکری و نقد قدرت و ظرفیت سازی و اصلاح آن به همراه اصلاح جامعه، باعث میشد تا از اوضاع و احوال روزگار خود غافل نشده و به حوزه سیاست وارد شد. یکی از فرازهای روشن زندگی دهخدا حمایت از محمد مصدق در دوران نخست وزیری اش است. این دوستی برای او هزینه سنگینی نیز به همراه داشت. شفیعی کدکنی در دهمین مراسم بزرگداشت علی اکبر دهخدا گفت: «در حق دهخدا کوتاهی کردهایم، دهخدا چوبِ همکاری و دوستی و عشقش به دکتر محمّد مصدّق را میخورَد و هنوز هم میخورَد.»
در وقایع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر مصدق، علی اکبر دهخدا دستگیر و مورد بازجوییهای فراوان قرار گرفت و دچار لطمات فراوان شد. حقوق بازنشستگی دهخدا قطع و از سخنرانی و فعالیت در مجامع عمومی منع شد و هرچند وقت یک بار جهت پاسخ دادن به برخی سوالات به شهربانی احضار میشد.
محمد دبیرسیاقی پژوهشگر موسسه دهخدا مینویسد: «آخرین بار در ۲۵ مهر ۱۳۳۲، او را به دادستانی دعوت کردند، و پس از ساعتها معطلی و پاسخ به سوالات تکراری، رنجور و خسته او را به منزل بازگرداندند و در هشتی منزل رها کردند. پیر فرسوده از حال برفته بی آگاهی اهل خانه، ساعتها نقش بر زمین بماند تا خادمی که برای ادای فریضه صبح برخاسته بود، کالبد فسرده اش را به درون حمل کرده و اهل خانه را آگاه ساخته تا تیمارداری وی کنند.» دهخدا بعد از این واقعه با ابتلا به سینهپهلوی شدید، سرانجام در هفتم اسفندماه سال ۱۳۳۴ زندگی را بدرود گفت.
محمدرضا شفیعی کدکنی و علی اکبر دهخدا
پهلوی دوم به دلیل همراهی دهخدا با مرحوم مصدق، او را آنگونه نقره داغ کرد که سرمشقی برای دیگر متفکران این مرزو بوم باشد. اندیشمندی که سالها عمر خود را صرف عظمت ایران و ایرانیان کرده بود. به همین دلیل است که کدکنی در پیامی به دهمین مراسم بزرگداشت علی اکبر دهخدا در باره اش میگوید: «بنده بارها و بارها هم اندیشیدهام و هم گفتهام و شاید هم نوشته باشم که در قرن بیستم کسانی که مفهوم ایران را به لحاظِ فرهنگی حفظ کردهاند و گسترش دادهاند و مایهٔ بقاء و استمرار و جاودانگی آن شدهاند، افرادی هستند که ما در کنار بزرگانِ قدیممان امثال فردوسی و نظامی و سعدی و حافظ باید برایشان احترام قائل بشویم و به تناسبِ خدماتی که به فرهنگِ ملّیِ ما کردند، سپاسگزارِ آنها باشیم تا جامعه بداند که ملّتِ ایران قدرشناس پاسداران فرهنگِ ملّیِ او هستند. فکر میکنم اگر معدل همه کوششهایی که در این قرن در جهت پاسداری از فرهنگ ملّی ما انجام شده است گرفته بشود، علیاکبر دهخدا بالاترین جایگاه را در این برآورد حتماً دارد.»
این گفته کدکنی، برای دانشجویان و استادان رشته ادبیات فارسی، علاوه بر امثال حکم، و لغت نامه، یادآور برخی دیگر از ۲۰ اثر مهم دهخدا از جمله تصحیح دیوان منوچهری، تصحیح دیوان حافظ، تصحیح دیوان سید حسن غزنوی، تصحیح دیوان مسعود سعد، تصحیح دیوان سوزنی سمرقندی، تصحیح دیوان فرخی سیستانی، تصحیح دیوان ابن یمین، تصحیح لغت فرس اسدی، تصحیح صحاح الفرس، تصحیح یوسف و زلیخا و ... است. از این رو است که میگوید: «دهخدا اگر به فرهنگِ دیگری تعلّق داشت، مردم آن فرهنگ، هرقدر هم عقبافتاده بودند، بیشتر از این که ما نسبت به او احترام قائلیم، احترام قائل میشدند. ما در حق دهخدا کوتاهی کردهایم و نسلهای اکنون و آینده باید جبران این کوتاهی ما را بکنند. دهخدا چوبِ همکاری و دوستی و عشقش به دکتر محمّد مصدّق را میخورَد و هنوز هم میخورَد.»